در سوخته...
 
 
در سوخته...

هر کجا شانه ی دیوار به در نزدیک است

هر کسی پشت در افتد به خطر نزدیک است

گاه یک میخ چنان تکیه به پهلو دارد

آنچنان که سر یک نیزه به سر نزدیک است

کوچه هر قدر که باریک شود دستی هم

بر سر و صورت یک راهگذر نزدیک است

من از این وا ابتا گفتن او فهمیدم

که همین فاطمه خیلی به پدر نزدیک است

گریه های تو در این شهر به سر می آید

از در سوخته پیداست ، سفر نزدیک است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:فاطمیه,